سفارش تبلیغ
صبا ویژن
خداوند، مؤمنِ پیشه ور را دوست دارد . [رسول خدا صلی الله علیه و آله]
ساز عشق
  • کل بازدیدها: 4287 بازدید

  • بازدید امروز: 0 بازدید

  • بازدید دیروز: 0 بازدید
  • نامه ی عشق

  • دو دوست ( 88/4/29 ساعت 1:20 ع )

                    

                     آرزو دارم شبی عاشق شوی

                         آرزو دارم بفهمی درد را

                             تلفی برخوردهای سرد را

            

                   می رسد روزی که بر من لحظه ها را سر کنی

                        می رسد روزی که مرگ عشق را باور کنی

                             می رسد روزی که شبها در کنار عطر من

                                   نامه های کهنه ام را مو به مو از بر کنی



    کلمات کلیدی :
    نظرات دیگران ( )
    =============================================================
  • من هرکجا باشم برایت شعر می خوانم

  • دو دوست ( 88/4/3 ساعت 7:53 ع )


    بهترین و جدیدترین خدمات وبلاگ نویسان جوان                www.bahar-20.com



    این روزها حس می کنم قدری پریشانی
    از اینکه محبوب منی شاید پشیمانی
    گاهی بدم این را خوب می دانم
    اما تو خوبی و همیشه خوب می مانی
    باید بگویم دوستت دارم ولی شاید
    لازم به گفتن نیست میدانم که می دانی
    اما نه باید گفت دوستت دارم
    خوبی دل انگیزی قشنگی نوربارانی
    من تا ابد مشتاق چشمان تو می مانم
    آیا تو هم مشتاق این دل خسته می مانی؟
    دارم به چشمانت می اندیشم ای دل بهانه جو
    انگار داری با دو چشمت شعر می خوانی
    من هرکجا باشم برایت شعر می خوانم

    بهترین و جدیدترین خدمات وبلاگ نویسان جوان                www.bahar-20.com

    بهاربیست                   www.bahar20.sub.irبهاربیست                   www.bahar20.sub.irبهاربیست                   www.bahar20.sub.irبهاربیست                   www.bahar20.sub.irبهاربیست                   www.bahar20.sub.ir     بهاربیست                   www.bahar20.sub.irبهاربیست                   www.bahar20.sub.irبهاربیست                   www.bahar20.sub.irبهاربیست                   www.bahar20.sub.irبهاربیست                   www.bahar20.sub.ir



    کلمات کلیدی :
    نظرات دیگران ( )
    =============================================================
  • دوروغکی عاشق نشو

  • دو دوست ( 88/3/25 ساعت 9:14 ع )

    دروغکی عاشق نشو

    قلم خشک شده است و نای نوشتن را ندارد دستهایم بی رمق است ،افکارم درهم گردیده است ... از چه میخواهم بنویسم .... درد دلم دو چندان میشود ، قطره اشکی از چشمهایم زاده میشود ، ضربان قلبم حالت عادی را ندارد ..... محکوم به چه هستم ؟
    جرمم چیست ؟ گناهم چیست ؟ تاوان گناهم چند سال هست ؟
    چوبه دار ، آیا مجازاتی عادلانه هست ؟
    حال آن مجازات را با اشتیاق می پذیرم و اعتراف میکنم و سر به فرمان قاضی چرخ و فلک فرود می آورم مرگ را با آغوش باز پذیرا میشوم چون تو........... از غم و اندوه زندگانی کاسته آن را از دوش بر میداری . سیه روزی ؛ تیره بختی و سرگردانی را سر و سامان میدهی . تو نوشداروی ماتمزدگی و ناامیدی می باشی ، دیده سرشک بار را خشک می گردانی ، تو مانند مادر مهربانی هستی که بچه خود را پس از یک روز توفانی در آغوش کشیده نوازش می کند و می خواباند .....
    میگویند جرمم خیلی سنگین است جرمی که دیگر مجرمانش کم شده ، دیگر کمتر کسی خود را آلوده میکند ...
    جرم من عشق است ، دوست داشتن است ، وفاداری هست ، دل نشکستن است
    یاد شاعر توانای معاصر فریدون مشیری افتادم :
    قرن ما روزگار مرگ انسانیت است ، سینه دنیا زخوبی ها تهی است صحبت از آزاده گی ، پاکی ، مروت ابلهی است ......
    صحبت از پژمردن یک برگ نیست ، فرض کن مرگ قناری در قفس هم مرگ نیست ، فرض کن یک شاخه گل هم در جهان هرگز نرست ، فرض کن جمگل بیابان بود از روز نخست ، درکویری سوت و کور ،
    در میان مردمی با این مصیبتها صبور ، صحبت از مرگ محبت ، مرگ عشق !
    گفتگو از مرگ انسانیت است .
    مرا به همه چیز محکوم کردند ، عیبهایی را که برایم شماردند باعث شد در اندیشه هایم و خیالات خودم گم شوم ، قدرت تمرکز نداشتم گویی افکارم را از دست داده بودم ... انگار گناهکار من بودم که عاشق شده بودم ... انگار همه چیز حقیقت داشت جزء عشق خالصانه من !
    حس کردم در محضر معلمی هستم بدون داشتن جواب موجه برای انجام ندادن کارهایش ....
    زبانم بند آمده بود ، اما در درونم فریادی بود ، اعتراضی ، و حرفهایی که هیچ کس را محرم شنیدارش را نمی دانستم ....
    همه آنها را در درونم خفه کردم و گوش دادم با آنکه برایم سخت بود : بر عشقم نهیب می زدند ، با تمسخر نگاه میکردند و به محبتهایم به چشم تحفه های به درد نخور می نگریستند .
    اما آنها برای من مادیات نبودند همه تک تک آنها احساسات من بودند ، احساساتی که عودت داده شدند ، و مرا به جرم اینکه عاشق شده ام ، دوستش دارم محکوم به جدا شدن کردند و خواستند جسم ما را از هم جدا کنند با خورد کردن احساسات و یا با شکستن غروری که دیگر .................. چیزی نمانده بود تا التیام یابد .
    انگار دروغ و ریا کاری بهترین کلیدهای موفقیت و رسیدن به هدف است .
    چرا ؟
    این متن را به کسانی تقدیم میکنم که میخواهند مرا از عزیزترین کس زندگیم دور سازند ، غافل از اینکه این جسممان هست که دور میشود نه قلبهایمان .



    کلمات کلیدی :
    نظرات دیگران ( )
    =============================================================
  • باورم نمیشه

  • دو دوست ( 88/3/25 ساعت 9:9 ع )

    من که باورم نمیشه...........

    من که باورم نمیشه

    تو نباشی

    عشق نباشه

    گل نباشه

    بشت بنجره نباشی

    دلم از

    دلت جدا شه

    من که باورم نمیشه

    تو نمونی

    تو نباشی

    من نباشم

    مگه میشه

    تو نمونی

    من نمیرم

    زنده باشم

    من که باورم نمیشه

    بردن اسم تو از یاد

    اخه حس عاشقی رو

    دستای تو یاد من داد

    زیر سایه تو بودن

    از گذشته تا همیشه

    منو جا نذار تو دردها

    اخه باورم نمیشه

    من که باورم نمیشه

    من که باورم نمیشه

    تو نباشی

    عشق نباشه...............



    کلمات کلیدی :
    نظرات دیگران ( )
    =============================================================
  • گریه کردم

  • دو دوست ( 88/3/25 ساعت 12:46 ع )

    گریه کردم گریه کردم اما اشکامو ندیدی

    میونه این همه عاشق تو فقط از من بریدی

    به تو التماس کردم التماسمو ندیدی

    وقتی محتاج تو بودم تو بدادم نرسیدی

    اما من ترانه سازم تا ابد غرق نیازم

    بهترین ترانه هامو من به عشق تو میسازم

    *‏‏  *  *  *  *  *  *  *  *

    تو نفهمیدی که چشمات چشم به راه کی نشستن

    تو نفهمیدی دستات اجر دستامو شکستن

    توی نامه هات نوشتی عاشقی یه جور سرابه

    تو نوشتی تا بفهمم عشق ما نقش برابه

    اما من ترانه سازم تا ابد غرق نیازم

    بهترین ترانه هامو من به عشق تو میسازم

     

                                                                             شعر(خواننده):امیر شهرام 



    کلمات کلیدی :
    نظرات دیگران ( )
    =============================================================
  • به عشق تو

  • دو دوست ( 88/3/25 ساعت 11:23 ص )
    بر گل به اشتیاق تو شبنم گذاشتند
    در کوچه های عاشق دل غم گذاشتند
    تو مثل یاس ، پاک و سپید و مقدسی
    نام مرا به عشق تو مریم گذاشتند


    کلمات کلیدی :
    نظرات دیگران ( )
    =============================================================

  • لیست کل یادداشت های این وبلاگ
    نامه ی عشق
    من هرکجا باشم برایت شعر می خوانم
    دوروغکی عاشق نشو
    باورم نمیشه
    گریه کردم
    به عشق تو

    =============================================================